تاسوعا، روز محاصره جدی خیام امام حسین (ع) به دستور عمر بن سعد
تاریخ انتشار: ۱۸ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۰۵۸۰۹۲
محمدرضا سلمانی عبیات پژوهشگر تاریخ عاشورا درخصوص روز تاسوعا در گفتوگو با خبرنگار گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از اهواز، گفت: براساس آنچه که همه مورخان اتفاق نظر دارند، از روز هفتم محرم الحرام، شرایط تامین آب برای لشگرگاه امام حسین (ع) با دشواری جدی مواجه شد.
او افزود: محمد بن جریر طبری در جلد ۵ تاریخ خود صفحه ۴۱۲ به نامهای از سوی ابن زیاد اشاره میکند که در آن ابن زیاد دستور میدهد که از این پس حتی یک قطره نباید آب به حسین بن علی (ع) و یارانش برسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سلمانی عبیات بیان داشت: توجه ابن زیاد به حربه منع تامین آب نشان میدهد که او به این موضوع به عنوان یک برگ برنده نگاه میکرد و در روزهای آخر دستور آن را صادر کرد.
این پژوهشگر تاریخ عاشورا تصریح کرد: عبیدالله بن زیاد در گام نخست با تهیه لشکر بسیار گسترده شامل ۳۰ هزار نفر جنگجو که به صورت گروه گروه به لشکر عمر بن سعد افزوده شدند، هدفی جز ایجاد رعب و وحشت و حاکم کردن روحیه ناامیدی در میان اصحاب امام حسین (ع) نداشت.
او با تاکید بر اینکه هنگامی که ابن زیاد متوجه روش تجمیع نیرو در مقابل تعداد اندک نیروهای امام حسین (ع) به دلیل ایمان قلبی فراوان کارساز نشده، دستور منع تامین آب را صادر کرد، اظهار داشت: عمر بن سعد پس از دریافت این دستور، عمرو بن حَجّاج را با ۵۰۰ سوار روانه کرد و بر شریعه فرات فرود آمدند تا میان امام حسین (ع) و یارانش و آب مانع شوند و نگذارند قطرهای از آن را بنوشند، لذا از این لحظه به بعد تهیه آب برای لشکر حضرت سیدالشهدا (ع) مشکل شد.
محمدرضا سلمانی عبیات، روز تاسوعا را روز محاصره شدید و قصد جدی عمر بن سعد برای جنگیدن دانست و اذعان داشت: شیخ کلینی در اصول کافی و در روایتی از حضرت امام صادق (ع) این روز را چنین توصیف کرده است، "تاسوعا، روزى است که حسین (ع) و یارانش که خدا از ایشان خشنود باد، در کربلا، محاصره شدند و سپاه شام بر گِرد او جمع شدند و فرود آمدند. ابن مرجانه و عمر بن سعد، از وفور و فراوانىِ سپاهیان، شادمان شدند و در این روز، امام حسین علیه السلام و یارانش را که خدا از ایشان خشنود باد، ناتوان شمردند و یقین کردند که کسى به یارى سید و سالار شهیدان نمى آید و عراقیان، به او کمکى نمى دهند. پدرم فداى ناتوانْ شمرده شده غریب باد"
پژوهشگر تاریخ اسلام و شیعه با بیان اینکه از عصر تاسوعا؛ ترفند بنی امیه علاوه برا اینکه بر جدا کردن حضرت عباس (ع) از امام حسین (ع) متمرکز میشود؛ به نحوی خود را آماده نبرد نیز نشان میدهد، گفت: بنابر آنچه مورخان آورده اند ابن زیاد از ۲ طریق امان نامههایی را برای حضرت عباس (ع) ارسال کرد و به او این اطمینان را داد در صورت ترک کردن میدان جنگ، او در امنیت کامل قرار گیرد.
او با اشاره آنچه محمد بن جریر طبری در تاریخ خود آورده است، تصریح کرد: عبد اللّه بن ابى مُحِل به عنوان یکی از اشراف کوفه واسطه نخستین امان نامه است، زیرا که ام البنین (س) عمه او بوده است.
سلمانی عبیات اظهار کرد: عبد اللّه بن ابى مُحِل، امان نامهای را تنظیم و به غلامش با نام کُزمان داد تا به کربلا رفته و آن را در روز تاسوعا به عباس بن علی و برادرانش عرضه کند اما هنگامی که او این امان نامه را با آنها مطرح نمود، حضرت عباس (ع) و دیگر فرزندان ام البنین پاسخ دادند که به دایى مان، سلام برسان و به او بگو ما نیازى به امانِ تو نداریم، امان خدا، بهتر از امانِ فرزند سمیّه است؟!
این پژوهشگر تاریخ عاشورا افزود: زمانی که خدعه ابن ابی محل در زمینه ارائه امان نامه کارساز نشد، اینبار شمر بن ذی الجوشن خود شخصا پا در رکاب گذاشته و در روز تاسوعا به سمت حضرت عباس (ع) میرود.
او با بیان اینکه نکته حائز اهمیت این است که هنگامی که شمر بن ذی الجوشن با فریاد "خواهرزادگان ما کجا هستند؟ " تقاضای گفتگو با فرزندان ام البنین میکنند، حضرت عباس (ع) هنگامی پاسخ او را میدهد که این اجازه از سوی حضرت امام حسین (ع) صادر میکنند، بیان کرد: به رغم اینکه شمر بن ذی الجوشن از جهت مادری رابطه نسبی با حضرت عباس (ع) دارد، اما خدعه امان نامه این بار با پاسخی کوبندهای از سوی حضرت ابا الفضل (ع) مواجه میگردد.
محمدرضا سلمانی عبیات اذعان داشت: فریاد برآورد؛ طبق آنچه بلاذری در انساب الاشراف و طبری در تاریخ و شیخ عباس قمی در نفس المهموم ذکر کرده اند، قمر بنی هاشم (ع) به او گفت: «خداوند، تو و امان تو را لعنت کند! به خدا سوگند، تو به خاطر این که ما خواهرزادگان تو هستیم، برایمان امان مى گیرى، ولى فرزند پیامبر خدا (ص) امان ندارد؟!»
انتهای پیام/گ
نگاهی به تاریخ واقعه عاشورامنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: مناسبت های مذهبی تاریخ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۰۵۸۰۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معلمانِ نیک به خدا نزدیک ترند
دوازدهم اردیبهشت سالروز شهادت استاد شهید مطهری، به عنوان روز معلم نامیده شده است. شاید بتوان گفت در بین همه ادیان آسمانی و مکتبهای موجود در دنیا، بیشترین سفارش و توصیه به علمآموزی و تکریم و تجلیل از حق معلم و استاد، در دین مبین اسلام بوده است.
بنابر آیه شریفه «و علّم آدم الأسماء کلّها» خداوند متعال نخستین معلم است و پیامبران الهی که وظیفه تعلیم آیات الهی را بر عهده دارند، همه معلمان بشریت هستند. مقام معلم آن قدر با ارزش است که پیامبر گرامی اسلام(ص) خود را معلم نامیده است: «إنّما بعثت معلّماً».
40 چهارشنبه را میهمان کلمات گهربار و حیاتبخش حضرت علی بن موسیالرضا(ع) هستیم و همراه خوانندگان، شرح یک حدیث رضوی را در گفتوگو با اساتید حوزه و دانشگاه بررسی خواهیم کرد. شرح حدیث این هفته را در محضر استاد حوزه و دانشگاه، حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد باقر ربانی هستیم تا از جام معرفت کلمات رضوی، جان تشنه خویش را سیراب کنیم.
با عرض تبریک روز معّم خدمت شما استاد گرامی، صفحات رواق را منور به روایتی از حضرت رضا(ع) درباره علم آموزی و اهمیت کار معلّمی بفرمایید.
این روز بزرگ که به مناسبت شهادت استاد بزرگ حوزه و دانشگاه حضرت آیت الله شهید مطهری نامگذاری شده است، گرامی میدارم و مخصوصاً برای روح پاک آن دانشمند نمونه و دلسوز پر تلاش، از درگاه خداوند طلب رحمت و رضوان دارم و به همه اساتید کشور عزیزمان ایران، این روز بزرگ را تبریک و تهنیت عرض می کنم. همانطور که میدانید اسلام، تأکید بسیاری بر ارزش ذاتی علم و تعلیم و تعلم آن دارد تا جایی که بسیاری از آیات قرآن و روایات پیامبر و اهل بیت(ع) در این باره وارد شده است. بنابر آیه شریفه «و علّم آدم الأسماء کلّها»، خداوند متعال نخستین معلم است و پیامبران الهی که وظیفه تعلیم آیات الهی را بر عهده دارند، همه معلّمان بشریت هستند. مقام معلّم آن قدر با ارزش است که پیامبر گرامی اسلام(ص) خود را معلّم نامیده است: «إنّما بعثت معلّماً»
از امام رضا(ع) که خود ملقّب به عالم آل محمد(ص) است و معلم همه بشریت نیز روایاتی در این باب نقل شده که یکی از مهمترین آنها روایتی است که به نقل از پدران خود و آنها هم به نقل از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل فرمودهاند که آن حضرت فرمود: «طَلَبُ اَلْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَی کُلِّ مُسْلِمٍ، فَاطْلُبُوا اَلْعِلْمَ مِنْ مَظَانِّهِ، وَ اِقْتَبِسُوهُ مِنْ أَهْلِهِ، فَإِنَّ تَعْلِیمَهُ لِلَّهِ حَسَنَةٌ، وَ طَلَبَهُ عِبَادَةٌ، وَ اَلْمُذَاکَرَةَ فِیهِ تَسْبِیحٌ، وَ اَلْعَمَلَ بِهِ جِهَادٌ، وَ تَعْلِیمَهُ مَنْ لاَ یَعْلَمُهُ صَدَقَةٌ، وَ بَذْلَهُ لِأَهْلِهِ قُرْبَةٌ إِلَی اللَّهِ، لِأَنَّهُ مَعَالِمُ اَلْحَلاَلِ وَ اَلْحَرَامِ، وَ مَنَارُ سَبِیلِ اَلْجَنَّةِ، وَ الْمُؤْنِسُ فِی اَلْوَحْشَةِ، وَ اَلصَّاحِبُ فِی اَلْغُرْبَةِ وَ اَلْوَحْدَةِ، وَ اَلْمُحَدِّثُ فِی اَلْخَلْوَةِ، وَ اَلدَّلِیلُ عَلَی اَلسَّرَّاءِ وَ اَلضَّرَّاءِ، وَ اَلسِّلاَحُ عَلَی اَلْأَعْدَاءِ، وَ اَلزَّیْنُ عِنْدَ اَلْأَخِلاَّءِ، یَرْفَعُ اَللَّهُ بِهِ أَقْوَاماً وَ یَجْعَلُهُمْ فِی اَلْخَیْرِ قَادَةً». در این روایت زیبا، امام رضا(ع) از قول پیامبر(ص) به ارزش ذاتی علم و لزوم تعلیم و تعلم و دلایل اهمیت علم نزد شارع مقدس اشاره میفرمایند. در این روایت، و به جهت مناسبتی که میخواهیم در این باره بحث کنیم، به شرح فقرهای از این روایت که درباره معلّم و ثواب تعلیم و دلایل این ثواب آمده است اشاره مختصری خواهم داشت.
امام رضا(ع) چه توصیهای درباره شخصیت معلم و اینکه استاد و مربی چه خصوصیاتی باید داشته باشد دارند؟
امام رضا(ع) در جمله «فَاطْلُبُوا الْعِلْمَ فِی مَظَانِّهِ» اشاره نمودهاند به اینکه در هر جا که مسلمان احتمال دهد علم وجود دارد، باید برای دریافت آن اقدام کند. در جمله بعدی امام اشاره به این موضوع دارند که «وَ اقْتَبِسُوهُ مِنْ أَهْلِهِ» یعنی علم را از اهل آن بگیرید» گر چه با توجه به فقره اول که گذشت، طلب علومی که معارف دینی نیستند حتی اگر نزد مشرک باشند، ضروری و واجب بوده و گمشده عاقل یا مؤمن تلقی شده اند اما علوم مربوط به دین و معارف دینی را باید از افرادی که شایستگی آن را دارند دریافت کرد و با توجه به سخن امیرالمؤمنین علی(ع) که تبعیت از اهل بیت(ع) و عدم پیشی گرفتن از ایشان را توصیه و عقب ماندن از آنها را نهی نمودند، اهل بیت(ع) کارشناسان واقعی علوم دینی بوده و مسلمانان تنها مجاز هستند علوم دین را از ایشان دریافت کنند. چنان که فرمودهاند: «بر آنها پیشی مگیرید که گمراه می شوید و از آنان پس نمانید که تباه میشوید»
امیرالمؤمنین(ع) در جای دیگر فرمودهاند: «ای کمیل! علم و معارف و اعتقادت را جز از ما نگیر تا از ما باشی». حدیث مزبور، دریافت علم از کسانی که علوم اهل بیت(ع) را نشر میدهند رد نمیکند، زیرا گرفتن علم از فقها و نشردهندگان علوم اهل بیت(ع) به نوعی گرفتن علوم از اهل بیت(ع) است.
پس معلوم شد که در علمآموزی غیر معارف دینی، باید انسان حتی اگر فقط در دست کفار و مشرکان این علم وجود دارد از آنها اخذ کند ولی در علوم دینی، کسب معارف فقط باید از طریق اهل بیت(ع) باشد. پس طلب علمی که واجب شده است بر همه مسلمانان؛ طریقی دارد که رکن اصلی این طریق معلم و استاد است. در ادامه این روایت، برخی امتیازها و نقاط مثبت تعلیم و تعلم بیان شده است.
از این امتیازها مخصوصاً در ثواب شغل معلمی برای خوانندگان رواق بگویید تا جامعه ما، ارزش معلّم را بیشتر بداند و از ایشان تکریم کند؟
حضرت علی بن موسی الرضا(ع) در ادامه اشاره به این مطلب دارند که یاد دادن و آموزش علم به دیگران اگر برای خدا باشد، حسنه و نیکی است «تَعلیمه لِلهِ حَسَنَة؛ یادگیری علم برای خداوند حسنه است». در فقره بعدی حضرت میفرمایند که مذاکره علم، تسبیح خداست: «الْمُذَاکَرَةِ فِیهِ تَسْبِیحٌ.» یعنی سر کلاس نشستن و درس معلم و استاد را گوش دادن، همتراز تسبیح خداوند متعال است. در روایات داریم که یک ساعت در طلب علم بودن بهتر از احیای یک شب و یک روز در طلب علم بودن بهتر از سی ماه روزه است. سپس حضرت به یک امتیاز دیگر معلّمان اشاره دارند و می فرمایند، آموزش علم به دیگران، صدقه است: «تَعْلِیمُهُ مِنْ لَا یَعْلَمُهُ صَدَقَهَ» از دیدگاه امام رضا(ع) آموزش علم به افرادی که نمیدانند، نوعی صدقه است چرا که صدقه، به کمک مالی محدود نمیشود، بلکه شامل هر کار خوبی میشود، چنان که در روایت دیگری فرمودهاند: «کل معروف صدقة».
امتیاز مهم دیگری که حضرت به آن اشاره میفرمایند، این است که معلم اگر علم خود را به اهل آن یاد بدهد و آنها را تربیت کند، موجب قرب و نزدیکی او به خداوند میشود و میتوان گفت معلمانِ نیک، به خدا نزدیکترند. جمله «بَذلُهُ لِأَهْلِهِ قُرْبَةٌ إِلَی اللهِ» دلالت بر این مطلب دارد.
بنا بر آنچه گفته شد، مقام معلم بسیار بالا و والا است و همان طور که مرحوم امام خمینی(ره) فرمودند: «معلمی شغل انبیاست». یعنی اگر بخواهیم کسی و شغلی را همتراز شغل انبیاء معرفی کنیم، شغل شریف «معلمی» است.
با توجه به این حدیث شریف، خطاب به جامعه و مسئولان و نیز معلمان عزیز چیست؟
گرچه فرصت و مجال بسیار کوتاه بود تا این حدیث زیبا و پر معنا را شرح دهیم، لیکن خلاصه و پیام آن را میتوان برای معلمان عزیز این دانست که قدر این شغل مهم را بدانند و آن را با هیچ بهای مادی تعویض ننمایند و اخلاص و تقرب الهی را هدف خود در این شغل مهم قرار دهند. پیام دوم خطاب به مسئولان و جامعه است، همان گونه که احترام و تجلیل از انبیای الهی لازم است، باید جانشینان آنان در تعلیم و ارشاد دیگران به معرفت و بینش را تکریم و تعظیم کنند و به گونهای شود که شغل معلمی در جامعه از احترام و ارزشی فوقالعاده برخوردار شود.
منبع: روزنامه قدس مریم احمدی شیروان