Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ناطقان»
2024-05-03@01:42:12 GMT

تفسیر آيه 284 سوره بقره

تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۶۹۰۹۵۶

خواندن معنا و تفسير آيات قرآن كريم، به فهم درست آن و عملی كردن دستورات الهی در زندگی‌مان كمک می‌كند. ناطقان: قرآن سرتاسر اعجاز در زندگی مادی و معنوی است. اگر ما آن را با معرفت تلاوت کنیم، حتما اثرات آن را خواهیم دید. برای آگاهی‌ و فهم بهتر و بيشتر آيات قرآن كريم هر شب تفسير آياتی از اين معجره الهی را برای شما آماده می‌كنيم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این گزارش تفسیرآیه 284 سوره بقره را می‌خوانید:

لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ فَيَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آنِ خداست‏. و اگر آنچه در دلهاى خود داريد، آشكار يا پنهان كنيد، خداوند شما را به آن محاسبه مى ‏كند؛ آنگاه هر كه را بخواهد مى ‏بخشد، و هر كه را بخواهد عذاب مى ‏كند، و خداوند بر هر چيزى تواناست‏.﴿۲۸۴﴾

لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ
اين جمله دلالت دارد بر مالكيت خداى سبحان نسبت به عالم ، يعنى آنچه در آسمان و زمين است و منظور از آن ، زمينه چينى است براى جمله بعد، كه مى فرمايد: (و ان تبدوا ما فى انفسكم او تخفوه يحاسبكم به اللّه ) و مى خواهد بفرمايد آنچه در آسمانها و زمين است ، كه از آن جمله ، شما انسانها و اعمال شما است ، و آنچه كه دلهاى شما كسب مى كند همه و همه ملك خدا است، و خدا محيط به شما و مسلط و مشرف بر اعمال شما است، و براى او هيچ تفاوتى ندارد كه شما اعمالتان را علنى انجام دهيد، و يا پنهانى، هر جور انجام دهيد، خداوند شما را به آن محاسبه مى كند.

و چه بسا مى توان نكته اى را از ظاهر آيه دريافت ، و آن اين است كه در آيه شريفه بين چهار چيز دو به دو مقابله افتاده ، يعنى بين زمين و آسمان يك مقابله ، و بين صفات درونى و اعمال ظاهرى يك مقابله شده ، در نتيجه آسمان هم سنخ و هم طراز اعمال نفس ، و صفات درونى است ، و زمين ، هم سنخ اعمال بدنى قلمداد شده ، پس وقتى مى فرمايد: آنچه در آسمانها است ملك خدا است ، نتيجه مى دهد پس صفات نفسانى بشر نيز ملك او است ، و وقتى مى فرمايد: و ما فى الارض نتيجه مى دهد كه پس اعمال انسانها نيز ملك او است ، و در آخر نتيجه مى دهد: آنچه در دلهاى آنان پوشيده هست ، چه اظهار بشود و چه نشود ملك خدا است ، و به زودى خداى تعالى با محاسبه خود در اين ملك تصرف خواهد كرد.

توضيح معناى: (و ان تبدوا ما فى انفسكم او تخفوه) و بيان اينكه خداوند انسانها را به جهت احوال و ملكات نفسانى منشاء اعمال محاسبه مى‌كند.


وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ
كلمه : (ابداء) به معناى اظهار است ، در مقابل (اخفا)، كه به معناى پنهان كردن است ، و معناى كلمه (ما فى انفسكم ) (ما استقر فى انفسكم ) است ، يعنى آنچه در دلهاى شما جايگزين شده ، چون هم عرف و هم لغت از آن عبارت اين معنا را مى فهمد، و معلوم است كه در نفس چيزى به جز ملكات و صفات چه فضائل و چه رذائل مستقر نمى شود.

آرى آنچه در نفس مستقر مى شود صفاتى چون ايمان و كفر و حب و بغض و عزم و غير اينها است ، اينها است كه هم مى توان اظهارش كرد و هم پنهانش داشت ، اما مى توان اظهار كرد چون صفات اصولا در اثر تكرار، افعال مناسب با خود پيدا مى كند، و وقتى فعلى از كسى صادر شد، عقل هر كس از آن فعل كشف مى كند كه فلان صفتى كه مناسب با اين فعل است در نفس فاعل وجود دارد. چون اگر اين صفات و ملكات در نفس مستقر نبود، افعال مناسب با آن از جوارح صادر نمى شود.

پس با صدور اين افعال براى عقل روشن مى شود كه منشاى براى اين افعال در نفس فاعل هست ، و اما مى توان اخفا كرد براى اينكه ممكن است انسان آن كارى كه دلالت بر وجود منشأش در نفس دارد انجام ندهد.

و كوتاه سخن اينكه ظاهر جمله : (ما فى انفسكم ) ثبوت و استقرار در نفس است ، البته منظور ما از اين حرف اين نيست كه از ظاهر عبارت نامبرده مى فهميم كه منظور، استقرار صفات ، به نحوى است كه نظير ملكات راسخه نتوان آن را از نفس زايل نمود، بلكه منظور ما ثبوت و استقرار تامى است كه مى توان صدور فعل را مستند به آن كرد، و ظهور اين معنا از جمله ، (ان تبدوا) و جمله (او تخفوه ) قابل انكار نيست ، براى اينكه خود ابدا و اخفا دلالت دارد بر اينكه آنچه در نفس هست طورى است كه هم ممكن است منشا اظهار باشد، و هم ممكن است منشا اظهار نباشد، (پس با ملكات راسخه اى كه نمى شود از بروز و ظهورش جلوگيرى كرد، فرق دارد)، پس آيه شريفه به احوال نفس نظر دارد، نه به ملكات راسخه در نفس .

و اما خاطراتى كه گاهى بى اختيار در نفس خطور مى كند، و همچنين تصورات ساده اى كه دنبالش تصديق نيست ، از قبيل صورت و قيافه گناهى كه در نفس تصور مى شود، بدون اينكه تصميم بر آن گناه گرفته شود، لفظ آيه به هيچ وجه شامل آنها نيست ، چون توجه فرموديد كه اينگونه تصورات ، استقرارى در نفس ندارند، و منشا صدور هيچ فعلى نمى شوند.

پس حاصل كلام اين شد كه آيه شريفه تنها بر احوال و ملكات نفسانيه اى دلالت دارد كه منشا صدور افعال هستند، چه فعل اطاعت و چه معصيت ، و خداى سبحان انسان ها را با آن احوال و ملكات محاسبه مى كند. در نتيجه آيه شريفه همان سياقى را دارد كه آيه : (لا يواخذكم اللّه باللغو فى ايمانكم ، و لكن يوآخذكم بما كسبت قلوبكم ) و آيه : (فانه آثم قلبه ) و آيه : (ان السمع و البصر و الفواد كل اولئك كان عنه مسئولا) دارند، چون همه اين آيات دلالت دارند بر اينكه قلوب كه مراد از آن ، همان نفوس است احوال و اوصافى دارد، كه آدمى با آن احوال محاسبه مى شود.

و نيز آيه شريفه : (ان الذين يحبون ان تشيع الفاحشة فى الذين آمنوا لهم عذاب اليم فى الدنيا و الاخرة ) كه ظهور در اين دارد كه عذاب تنها و تنها به خاطر دوست داشتن اشاعه فحشا است ، و معلوم است كه دوستى حالتى قلبى است .

اين بود ظاهر آيه ، و لازم است دانسته شود كه آيه شريفه تنها دلالت دارد بر اينكه محاسبه بر معيار حالات و ملكات قلبى است ، چه اظهار بشود، و چه نشود، و اما اينكه جزاى آن ، در دو صورت اظهار و اخفا يك جور است يا نه ؟ و به عبارت ديگر آيا جزا تنها بستگى به تصميم دارد؟ خواه عمل را هم انجام بدهد يا ندهد؟ و خواه مصادف با واقع هم بشود يا نشود؟ و كاسه اى كه شراب تشخيص داده بنوشد، بعد معلوم شود آب بوده ، آيه شريفه ناظر به اين جهات نيست .

اين بود نظريه ما در تفسير آيه مورد بحث ، ولى مفسرين در تفسير آن به راههاى مختلفى رفته اند، چون خيال كرده اند كه آيه دلالت مى كند بر اينكه تمامى خاطراتى كه در نفس خطور مى كند چه در نفس مستقر بشود و دل آن را بپذيرد و چه نپذيرد مورد مؤ اخذه قرار مى گيرد در حالى كه اگر چنين باشد در حقيقت آيه شريفه تكليفى طاقت فرسا كرده ، براى اينكه همه مى دانيم دل آدمى در و دروازه ندارد، هر خيالى و خاطره اى در آن وارد مى شود، و اين امرى نيست كه بتوان از آن اجتناب كرد مفسرين خودشان متوجه اين اشكال شده ، بعضى به آن ملتزم شده اند، و بعضى در مقام خلاصى از آن وجوهى ذكر كرده اند.

بعضى گفته اند: آيه شريفه دلالت دارد بر اينكه آنچه وارد دل مى شود به حساب مى آيد، و اين تكليفى است خارج از قدرت ، و به همين جهت آيه اى ديگر كه بعد از آن قرار دارد، آن را نسخ كرده مى فرمايد: (لا يكلف اللّه نفسا الاوسعها...)

و اين پاسخ صحيح نيست ، زيرا اولا: آيه چنين عموميتى ندارد. و در ثانى تكليف به ما لا يطاق و طاقت فرسا از خداى حكيم بدون شك ، جايز نيست ، و در ثالث خود خداى تعالى فرموده : كه در دين هيچ حرجى بر شما نيست ، (و ما جعل عليكم فى الدين من حرج ).

بعضى ديگر گفته اند كه : آيه شريفه مخصوص كتمان شهادت و مربوط به آيه قبل است ، كه درباره قرض سخن مى گفت ، ليكن اين پاسخ هم درست نيست ، همچنانكه سخن بعضى ديگر كه گفته اند: مخصوص ‍ كفار است ، صحيح نيست .

بعضى ديگر گفته اند: معناى آيه اين است كه اگر با اعمال خود بدى هاى نهفته در دلهايتان را بروز دهيد، يعنى آن را علنى كنيد، و چنين اعمالى را در انظار عموم مرتكب شويد، و يا در خلوت و پنهان از انظار عموم انجام دهيد، در هر دو حال خدا آن اعمال را به حسابتان محاسبه خواهد كرد
بعضى ديگر گفته اند: مراد از آيه شريفه مطلق خاطرات است ، اما مراد از محاسبه ، معناى معمولى آن نيست ، بلكه خبر دادن است ، مى فرمايد: هر چه به خاطر شما خطور كند چه اظهارش بكنيد و چه نكنيد، خدا در روز قيامت شما را از آن خبر خواهد داد، و به گفته اين مفسر آيه شريفه همان معنا را مى خواهد برساند كه آيه (فينبئكم بما كنتم تعملون ) آن معنى را مى رساند و اين وجه و وجه قبليش به دليل اينكه خلاف ظاهر آيه است كه بيانش گذشت مردود است .

فَيَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
در آيه شريفه ، مغفرت الهى و يا عذاب او فرع بر مالكيت خدا و احاطه اش به اعمال مردم ، شده ، و اين مطلب اشاره به اين است كه مراد از جمله :(ما فى انفسكم )، صفات و احوال بد درونى است ، گو اينكه كلمه مغفرت گاهى در قرآن كريم در غير مورد گناهان نيز استعمال مى شود، ولى اين استعمال خيلى نادر و كم است ، كه احتياج به كمك قرائن دارد، قرائنى كه بفهماند منظور نوع خاصى از مغفرت است ، نه مغفرت معمولى كه همان آمرزش گناهان باشد، و جمله : (و اللّه على كل شى ء قدير) تعليلى است راجع به مفهوم جمله اخير و يا به مفهوم همه آيه .

بحث روايتى : (روايات مختلف و معارضى كه در باره نسخ يا عدم نسخ آيه (ان تبدوا) آمده است. در صحيح مسلم از ابى هريره روايت كرده كه گفت : وقتى آيه : (لله ما فى السموات و ما فى الارض ، و ان تبدوا ما فى انفسكم ، او تخفوه يحاسبكم به اللّه ) بر رسول خدا (صلى الله عليه و آله وسلم ) نازل گرديد، اصحاب را سخت گران آمد، لذا نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله وسلم ) آمده به زانو نشستند، و عرضه داشتند: يا رسول اللّه هر عملى از قبيل نماز و روزه و جهاد و صدقه كه براى ما مقدور باشد بر ما تكليف بكن ، ولى اين آيه از طاقت ما بيرون است .

رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: آيا مى خواهيد همان را بگوئيد كه قبل از شما اهل كتاب گفته بودند، كه (سمعنا و عصينا - شنيديم ولى نافرمانى كرديم )؟، نه اينطور نگوئيد، بلكه بگوئيد: (سمعنا و اطعنا، غفرانك ربنا و اليك المصير - يعنى شنيديم و اطاعت كرديم ، پروردگارا! از تو آمرزش مى جوئيم و بازگشت به سوى تواست ) و چون مردم اين را مكرر گفتند تا زبانشان به گفتن آن رام شد، دنبالش خداى تعالى اين آيه را نازل كرد: (آمن الرسول بما انزل اليه من ربه و المؤ منون ...) و چون مردم به مضمون اين آيه عمل كردند، و به خدا و ملائكه و كتب و رسولان خدا ايمان آوردند، خداوند آيه قبلى را كه مى فرمود: (ان تبدوا ما فى انفسكم او تخفوه ) را با جمله :(لا يكلف اللّه نفسا الا وسعها... نسخ فرمود.

مولف : اين روايت را الدرالمنثور هم از احمد، و نيز از مسلم و ابى داود (در كتاب ناسخش )، و ابن جرير و ابن منذر و ابن ابى حاتم از ابى هريره آورده ، و قريب به اين مضمون را به چند طريق از ابن عباس نقل كرده ، و مساله نسخ را به چند طريق از غير ابن عباس مانند ابن مسعود و عايشه نيز نقل كرده است .

و از ربيع بن انس نقل كرده كه گفته : آيه مورد بحث محكم است ، يعنى نسخ نشده ، چيزى كه هست منظور از محاسبه (اين نيست كه در قيامت در برابر نيت ها و يا صفات بد هم كيفر خواهد بود، بلكه مراد) اين است كه خداى تعالى در قيامت (از احوال و اوصاف درونى ) و از اعمال شما خبر مى دهد.

و از ابن عباس به چند طريق نقل كرده كه گفته است : آيه شريفه مخصوص كتمان شهادت واداى آن است ، پس آيه از آيات محكمه است و نسخ نشده .

و از عايشه هم روايت كرده كه گفت : منظور از محاسبه اى كه در آيه آمده ، غم و اندوهى است كه به شخص عازم به گناه در اثر ترك آن گناه مى رسد، پس آيه به حكم اين روايت محكم است نه منسوخ .

و از طريق على (عليه السلام ) از ابن عباس روايت كرده كه در تفسير آيه : (و ان تبدوا ما فى انفسكم او تخفوه ) گفته ، اين آيه درباره ظاهر و باطن شما است ، مى فرمايد: خداوند با آن دو به حساب شما مى رسد، پس اين آيه نسخ نشده ، ولى وقتى خدا خلائق را در قيامت جمع مى كند، مى فرمايد: من شما را به آنچه در دل پنهان مى كرديد، و حتى ملائكه من هم از آنها خبردار نشدند، خبر مى دهم ، و اما خداوند مؤ منين را بعد از خبر دادن در مورد آنچه به دل گذرانده اند مى آمرزد، و اما اهل شك و ترديد را خبر مى دهد به تكذيبى كه در دل نهان داشتند، (ولكن يواخذكم بما كسبت قلوبكم ).

نقد روايات مذكوره و اثبات بطلان قول به منسوخ شدن به آيه كريمه (ان تبدوا)

مؤ لف : اين روايات با همه اختلافاتى كه در مضامينش هست ، در اين كه مخالف با ظاهر قرآنند مشتركند، چون قبلا گفتيم ظاهر آيه اين است كه محاسبه بر روى اوصافى است كه دل ها يا مستقلا و يا از طريق اعضا كسب كرده باشد، و حال ، چه اين كسب به وسيله عمل ظاهرى باشد، و چه درونى و پنهانى ، و چه انسان مؤ من باشد، و چه كافر اما خطورات نفسانى كسب نيست و ظاهر محاسبه ، محاسبه به جزا است ، نه خبر دادن به اينكه چه چيرهائى از دل شما گذشته ، و چه تصميم هائى گرفته ايد، و آنچه ما گفتيم ، هم خود آيه مورد بحث بر آن دلا لت دارد و هم آياتى ديگر كه گذشت .

و اما مساله خود نسخ اشكال جداگانه اى دارد، و آن وجوهى از خلل است كه باعث مى شود از حجيت ساقط شود.

اول اينكه : نسخ خلاف ظاهر قرآن است ، كه بيانش گذشت .

دوم اينكه : مستلزم اين است كه تكليف به چيزى كه خارج از طاقت انسان است جايز باشد، و حال آنكه عقل در بطلان آن هيچ ترديدى ندارد آن هم تكليفى كه از ناحيه خداى تعالى باشد، حال چه اين تكليف بعدا نسخ بشود يا نشود، بلكه تكليف كردن به چيزى كه ما فوق طاقت است و سپس نسخ كردن ، اشكالى علاوه دارد، و آن اين است كه به حكم روايت آيه شريفه قبل از اينكه مورد عمل قرار گيرد نسخ شده ، و اين خود اشكالى است جداگانه (چون معنايش اين است كه خداى تعالى هم العياذ باللّه ، سخن نسنجيده اى گفته ، و سپس پشيمان شده باشد، بر خلاف نسخ بعد از عمل كه معنايش اين است كه حكمى كه نسخ شده تا امروز مصلحت داشته و از اول موقت بوده است ).

سوم اينكه : خواننده عزيز به زودى در تفسير دو آيه بعد خواهد ديد كه جمله : (لا يكلف اللّه نفسا الا وسعها) اصلا نمى تواند ناسخ چيزى باشد، بلكه تنها دلالت دارد بر اين كه هر نفسى در قيامت به بدى هائى كه خودش كسب كرده ، خواهد رسيد، چه اينكه تحملش آسان باشد و چه دشوار، و ما فوق طاقت (چون او خودش آن را براى خود درست كرده نه خداى تعالى )، پس اگر كسى چيزى را بر خود تحميل كند كه طاقتش را نداشته باشد، و يا به دست خود، زنجيرى بپاى خود ببندد سرنوشتى است كه خودش براى خود درست كرده ، و غير از خود كسى را ملامت نكند، پس جمله : (لا يكلف اللّه نفسا الا وسعها) به منزله جمله معترضه اى است كه مى خواهد توهمى را دفع كند.

چهارم اينكه : به زودى خواهد آمد كه اصلا تكيه كلام در دو آيه شريفه بر مساله خطورات نفسانى نيست ، و در مساله نسخ حتما بايد ناسخ تكيه بر منسوخ داشته و به آن نظر داشته باشد،

و دو آيه (آمن الرسول ...) غرض ديگرى را دنبال مى كند غير آن غرضى كه آيه : (لله ما فى السموات و ما فى الارض ...) در صدد بيان آن است ، و انشاء اللّه به زودى مطلب روشن تر خواهد شد. منبع: باشگاه خبرنگاران برچسب ها: سوره بقره ، تفسیر ، قرآن کریم

منبع: ناطقان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۶۹۰۹۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چهره فقاهت و قرآنی رهبر انقلاب به جهان معرفی می‌شود

دبیر علمی کنگره بین‌المللی اندیشه‌های قرآنی آیت‌الله العظمی خامنه‌ای گفت: تفسیر قرآن ارائه شده از سوی رهبر انقلاب دارای مبانی عام و خاص است و قواعد و شیوه‌های نوینی را در تفسیر استفاده کرده‌اند، به طوری که در مبانی تفسیری خود حداقل شش نوآوری دارند. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی رضایی اصفهانی، دبیر علمی کنگره بین‌المللی اندیشه‌های قرآنی آیت‌الله العظمی خامنه‌ای امروز 12 اردیبهشت، در مراسم افتتاحیه این کنگره در دانشگاه معارف اسلامی طی سخنانی ویژگی‌های قرآنی مقام معظم رهبری را مورد تحلیل قرار داد.

رضایی با بیان اشاره به تأثیر خانواده بر روحیات قرآنی رهبر معظم انقلاب اظهار داشت: رهبر معظم انقلاب انس با قرآن کریم را از مادرشان آموختع‌اند. همان طور که در مورد بانو خدیجه میردامادی گفته شده که صوت خوشی در تلاوت قرآن داشتند و ایشان از صوت مادرشان یاد کرده‌اند.

استاد جامعه المصطفی ادامه داد: رهبر انقلاب در عین حال حدود 6 سال محضر علامه طباطبایی را درک کردند و به همین دلیل در تحلیل قرآنی حضرت آقا به این نتیجه رسیدم که ایشان محصول تربیت سه حوزه شیعی هستند: حوزه مشهد، حوزه نجف و حوزه قم. یعنی ترکیبی از تعبد نقلی مشهد، عقلانیت قم و ولایتمداری نجف هستند.

فعالیت‌های گسترده مقام معظم رهبری در حوزه تفسیر قرآن

دبیر علمی کنگره بین‌المللی اندیشه‌های قرآنی آیت‌الله العظمی خامنه‌ای به سفر مقام معظم رهبری به مشهد در پی بیماری پدرشان اشاره کرد و گفت: در آنجا تفسیر سوره مائده را شروع کردند. سپس در مسجد امام حسن مجتبی (ع) و مسجد کرامت جلسات تفسیر را راه‌اندازی کردند و در سال 1345 بود که در تهران به تفسیر سوره مبارکه کهف پرداختند.

او ادامه داد: اولین فردی که تفسیر تخصصی رهبر انقلاب را یادداشت کرده، حجت‌الاسلام و المسلمین ربانی بوده که خاطرات جالبی هم از ایشان شنیدم. آقای ربانی می‌گفت ما یک ضبط صوت و نوار کاست داشتیم و مطالب ایشان را ضبط کرده و شب پیاده می‌کردیم و فردا دوباره روی همان نوار ضبط می‌کردیم و با این وضعیت مباحث قرآنی ایشان جمع‌آوری شد.

حفظ موضوعی ‌زمینه‌ای برای رواج "حفظ تخصصی قرآن" در کشور است

رضایی با بیان اینکه تفسیر سوره برائت ایشان حدود 700 صفحه بوده و کاملاً تخصصی است، خاطرنشان کرد: تفسیر موضوعی طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن نیز در مسجد کرامت از سوی ایشان بیان شده است. در عین حال در سال 1358 تفسیر قرآن صورت گرفت که متأسفانه گاهی مورد غفلت قرار می‌گیرد.

او در این باره توضیح داد: مقام معظم رهبری در همان سال 1358 به قم آمده و تفسیر می‌گفتند. سوره‌های حشر، جمعه، ممتحنه، مجادله، صف، تغابن، منافقون را هم در دفتر ریاست جمهوری در سال‌های ابتدایی دهه 60 و در حالی که رئیس جمهور بودند و در اوج جنگ بودیم تفسیر کردند.

استاد جامعه المصطفی با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب در سال 69 و 70 تفسیر سوره حمد را برای دانشجویان در ابتدای دوره رهبری خود بیان فرمودند، اظهار داشت: ایشان همجنین تفسیر سوره مبارکه بقره را در ابتدای دهه 70 برای دانشجویان بیان کردند. امروزه این تفاسیر منتشر شده و در اختیار ما قرار دارد.

ویژگی‌های تفسیر قرآن ارائه شده از سوی رهبر انقلاب

دبیر علمی کنگره بین‌المللی اندیشه‌های قرآنی آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در ادامه سخنان خود به خلاقیت و نوآوری‌هایی در تفسیر ارائه شده از سوی مقام معظم رهبری اشاره کرد و توضیح داد: این نوآوری‌ها شامل نوآوری‌های روش‌شناسانه، ابتکارات عملی و نظریات نوآمد قرآنی است.

رضایی با بیان اینکه تفسیر ایشان دارای مبانی عام و خاص است و قواعد و شیوه‌های نوینی را در تفسیر استفاده شده، خاطرنشان کرد: رهبر انقلاب در مبانی تفسیری خود حداقل شش نوآوری دارند، به طوری که در قواعد تفسیری و ابتکارات عملی، طرح‌هایی مانند طرح تربیت 10 میلیون حافظ قرآن را مورد تأکید قرار داند که موجب تحول در عرصه حفظ قرآن شد.

او به تأکید رهبر انقلاب بر بحث تدبر و قرائت قرآن و نیز طرح خواندن ترجمه قرآن اشاره کرد و آن را عاملی برای ترویج قرآن در مساجد ارزیابی کرد.

تحسین رهبر انقلاب از برنامه تلاوت قاریان نوجوان در شبکه قرآن

مرجعیت علمی قرآن کریم از نکات مورد تأکید مقام معظم رهبری است

دبیر علمی کنگره بین‌المللی اندیشه‌های قرآنی آیت‌الله العظمی خامنه‌ای تصریح کرد: طرح مرجعیت علمی قرآن کریم از نکات مورد تأکید مقام معظم رهبری است که اگر این نکته در مراکز علمی مورد توجه قرار بگیرد زمینه ایجاد تحولات زیادی فراهم خواهد شد.

رضایی با اشاره به فرموده رهبر انقلاب مبنی بر کم‌کاری صورت گرفته در زمینه مرجعیت علمی قرآن کریم، خاطرنشان کرد: ایشان این تعبیر را در جلسه‌ای که بعد از همایش قرآن و علوم انسانی خدمت ایشان رسیدیم فرمودند. یکی از کارهایی که بعد از سخنان ایشان پیگیری شد گنجاندن مرجعیت علمی قرآن به عنوان دو واحد درسی در دروس دانشگاهی در بسیاری از مراکز حوزوی و دانشگاهی در مقطع دکتری است.

او ادامه داد: در حال حاضر 15 مبنا برای مرجعیت علمی قرآن کریم داریم و مهمترین آن جهت‌دهی به علوم مختلف بر اساس قرآن است. به طوری که مرجعیت علمی قرآن در همه علوم اثرگذار است.

رضایی با بیان اینکه بحث دیگر در فرمایش رهبر انقلاب ابتنای علوم انسانی بر قرآن کریم است، خاطرنشان کرد: ما معمولاً گرفتار این بحث هستیم که باید علوم انسانی متحول شود. رهبر انقلاب تصریح کرده‌اند که علوم انسانی فعلی، ترجمه غرب است و بر اساس مبانی اومانیستی و سکولاریستی شکل گرفته است.

دبیر علمی همایش تأکید کرد: از منظر ایشان هدایت قرآن عام و هدی للناس است لذا در مبانی، اهداف و حتی در روش علم اثرگذار است. به خصوص این تأثیر بر علوم انسانی مشهود است. همچنین از منظر مقام معظم رهبری علوم انسانی باید بر مبنای قرآن کریم بازسازی شود زیرا قرآن، خطاناپذیر است و محصول این بحث، نظریه تولید علم قرآن‌بنیان است که در حوزه و برخی مراکز علمی گام‌هایی در این عرصه برداشته شده است و امیدواریم که توسعه پیدا کند.

ره‌آوردهای کنگره بین‌المللی اندیشه‌های قرآنی آیت‌الله العظمی خامنه‌ای

رضایی از راه‌اندازی 10 رشته و گرایش در جامعه المصطفی با محوریت علوم انسانی و قرآنی خبر داد و گفت: در همایش امروز نیز بیش از 180 مرکز علمی حوزوی و دانشگاهی همکاری و همراهی دارند و کار بزرگی صورت گرفته است. همچنین 16 کارگروه علمی شکل گرفت و پنج جلد کتاب هم تولید شده است.

او ادامه داد: یک منبع‌شناخت که حدود 800 صفحه است همه کتب، مقالات، پایان‌نامه و سایت و نرم‌افزارهای مرتبط را جمع‌آوری کرده است که زمینه خوبی برای نوشتن پایان‌نامه برای علاقه‌مندان است.

رضایی خاطرنشان کرد: در اثر فعالیت‌های این کنگره، 233 پایان‌نامه ارشد و دکتری در مراکز مختلف علمی نوشته شده است.

دبیر علمی همایش همچنین از اعلان آمادگی 50 نشریه برای چاپ مقالات خبر داد و گفت: 211 پیش نشست، 78 کارگاه آموزشی و 15 کرسی نظریه‌پردازی در شهرهای مختلف از 30  استان و برخی کشورهای دیگر برگزار شد و در مجموع 2611 چکیده مقاله و 1889 مقاله به دست ما رسید که 200 مقاله از دانشگاه معارف 21 زبان مختلف دنیا ارائه شده است.

چهره فقاهت و تفسیری رهبر معظم انقلاب به جهان معرفی شود

استاد جامعه المصطفی با بیان اینکه قرار است این کنگره در شهرهای مختلف برگزار شود، توضیح داد: در این رابطه دو اجلاس در تهران برگزار شد. همچنین در استان‌های اصفهان، مشهد، تبریز و شیراز هم برنامه‌های داریم و کشورهای لبنان و سوریه، افغانستان، پاکستان، اندونزی و برخی کشورهای آفریقایی هم متقاضی برپایی همایش هستند.

او از موج‌آفرینی کنگره در داخل و خارج کشور یاد کرد و توضیح داد: این کنگره زمینه را برای ایجاد تمدن اسلامی فراهم خواهد کرد.

رضایی در پایان سخنان خود بر ضرورت معرفی مقام معظم رهبری به عنوان یک مفسر و فقیه نوآور تأکید کرد و گفت: افراد کمی تفسیر قرآن ارائه شده از سوی مقام معظم رهبری را مطالعه کرده‌اند و این نکته نشان‌دهنده غفلت ما از این موضوع است. در حالی که باید معرقی مقام معظم رهبری به عنوان مفسر قرآن و فقیه نوآور را در جهان ترویج کنیم.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • آثار شهید مطهری عقل را تسلیم و دل را راضی می‌کند
  • طریقه خواندن نماز شب و فضیلت آن
  • مطهری؛ مدافع کیان سیاسی قرآن کریم
  • امام صادق(ع) و عبور از دوگانه‌های باطل
  • اردبیل| پای کلاس درس معلمانی که عشق را تفسیر می‌کنند
  • شاهکار رهبر انقلاب در تفسیر قرآن
  • چهره فقاهت و قرآنی رهبر انقلاب به جهان معرفی می‌شود
  • اندیشه‌های قرآنی رهبر معظم انقلاب تبیین و نشر داده شود
  • فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (12 اردیبهشت)
  • تفال به حافظ سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳؛ مرا به رندی و عشق آن فضول عیب کند...